۱۴۰۰ بهمن ۴, دوشنبه

خاطرات من و همسایه م (سریالی، 1)


ژانویه 2021:

همسایه م یک ساعتِ تمام داشت در و پنجره هاش رو محکم می کوبید. نمی دونم چرا. با صدای کوبیدن در و پنجره هاش هر دفعه نیم متر از جا می پریدم. الآن هم گردنم از حرکات ناگهانی گرفته، هم عین موجی ها شدم. برم ببینم چی کوفت کنم یا بنوشم که لرزم بره.


مارچ 2021:

نصف شبی دیدم یه سر و صداهایی تو راهرو میاد. در آپارتمانم رو باز کردم، دیدم همسایه م کون-لخت، یعنی فقط با شورت، داره تو راهرو سعی میکنه فیوز برق خونه ش رو که پریده بود، دوباره جا بندازه.

با دیدن این صحنه خیلی حشری شدم. دو ساعتِ تمام داشتم به این فکر میکردم که کی رو بکنم. متاسفانه نه تنها به نتیجه ای نرسیدم، بلکه تازه برق خانه م هم یهو رفت.


اگوست 2021:

ساعت یک نصف شب همسایه م مست و پاتیل اومد در خونه م زنگ زد. در را باز کردم و بعد از سلام و علیک پرسیدم چیزی پیش اومده؟! گفت تو مطمئنی اینجا خونه ی توست؟! گفتم نه والله. ولی خب جای دیگه ای برای زندگی ندارم. ببخشید.


(ادامه دارد ...)


دوشنبه، 24 ژانویه 2022 

۱۴۰۰ دی ۳۰, پنجشنبه

قطعه ای برای یک فرد انقلابی


خرجت زیاده،
ادعات زیادتر ...
دهنت فقط برای عربده بازه،
کونت گشادتر ...
آب و برق مجانی ت تبدیل به رویای بمب هسته ای شد،
همه هستی ت تبدیل به شستی شد ...


با پوزش، پنجشنبه 20 ژانویه 2022