۱۳۹۷ مرداد ۱, دوشنبه

سلام، فلانی!


هوا بس ناجوانمردانه سنگ است [هان؟! ... نمیدانم والله! ر.ش. به پایین!]
و هر سازی که می بینم گویا از آنِ یک هنگ است که
سوراخِ دَرَش بسیار تنگ است.
شاید هم افکار من بَد-رنگ است
که فکر میکنم از نظر شما، "زندگی" یک ننگ است.


(دوشنبه، 23 جولای 2018)
.

۱۳۹۷ تیر ۱۷, یکشنبه

دیدم و ریدم


عجب چیزایی دیدم،
چند ساعت باید می ریدم.
سه بسته سیگار خریدم،
شش کیلو باید می ریدم.
این دفعه آدامس خریدم،
دوباره باید می ریدم.
یک کسی داد نویدم 
که بیا بشو مُریدم!
من که چیزی ندیدم،
دوباره باید می ریدم.
یک کسی گفت دریده م،
باید بازم می ریدم! 
.
.
.
بس نیست احمق؟!
.
.
.
هر چه شما بفرمایید ... تِرتِر ...
.
.
.
جایی در کنار همانجای همیشگی، 8 جولای 2018
.