۱۳۹۷ تیر ۱۷, یکشنبه

دیدم و ریدم


عجب چیزایی دیدم،
چند ساعت باید می ریدم.
سه بسته سیگار خریدم،
شش کیلو باید می ریدم.
این دفعه آدامس خریدم،
دوباره باید می ریدم.
یک کسی داد نویدم 
که بیا بشو مُریدم!
من که چیزی ندیدم،
دوباره باید می ریدم.
یک کسی گفت دریده م،
باید بازم می ریدم! 
.
.
.
بس نیست احمق؟!
.
.
.
هر چه شما بفرمایید ... تِرتِر ...
.
.
.
جایی در کنار همانجای همیشگی، 8 جولای 2018
.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر