۱۴۰۰ اسفند ۲۶, پنجشنبه

اهل بیلستانم ... (شعر نیمه-طنز)


اهل بیلستانم،
پدرم شاید یک دسته-بیل بوده،
مادرم جاروبرقی.
به هر صورت دستاوردشان، یا ته-آوردشان، خیلی ها میگویند زیاد جالب نبوده.
آری، در شهر باید با بیل راه رفت!
زیر باران باید با بیل رفت،
مخصوصاً در کشورهایی که زیاد باد میاد
و چتر آدم هی میشکنه.
و نباید پرسید بیل چیست
و فقط باید مصرف کرد این محصول پاک روستایی را.
و نباید پرسید پدرانِ پدرانِ مان
قبل از اختراع بیل، که بوده اند.
بو کنیم عطر خوشِ خاک را
و لذت ببریم از تصاویر خوش-تر زیر خاک.
و نپرسیم نفت از کجا می آید،
و بدانیم که نان هم میوه ی خوبی ست... 


(پنجشنبه، 17 مارچ 2022) 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر